loading...
دانلود داستان ، شعر كودكانه ، خريد كارتون هاي قديمي و جديد
راهنماي خريد

به وبسايت كارتون 2012 خوش آمديد

پس از انتخاب محصولات خود با شماره 09372607437 تماس حاصل فرماييد و يا به آدرس fooladshahrdvd@yahoo.com  ايميل بفرستيد.

هزينه ارسال براي فولادشهري هاي عزيز رايگان  و براي شهر هاي ديگر مبلغ 3500 تومان مي باشد.


محمد عليزاده بازدید : 9 شنبه 29 مهر 1391 نظرات (3)

زنگوله پا

 

 

 

 

زنگوله پا،كنار جو راه مي ره
زير درختهاي هلو راه مي ره

جست مي زند روي دو پا
مي زنه زير شاخه ها

از رو درخت،چندتا هلو
گير مي كنه به شاخ او

باغ هلو كه ساكته هميشه
پر از صداي حرف و خنده مي شه

زنگوله پا،باغ را بهم مي زنه
شده درختي كه قدم مي زنه

 

افسانه شعبان نژاد

محمد عليزاده بازدید : 10 شنبه 29 مهر 1391 نظرات (0)

سرود دانش آموز

 

 

ما دانش آموزيم
سربلند و پيروزيم
باغ سبز فرداييم
نونهال امروزيم.

صبح ما بود تابان
قلب ما بود شادان
بخت ما بود خندان
شادكام و بهروزيم.

جان ما گل افشان است
گلشني شكوفان است
در دل زمستان ها
مژده بهاران است.

غنچه هاي اميديم
خوشه هاي خورشيديم
نوبهار جاويديم
باغ ما دبستان است.

با سلاح دانايي
شب چراغ بينايي
با سپاه ناداني
در نبرد دشواريم.

چشم ما بود بيدار
ذهن ما بود هشيار
هوش ما بود سرشار
پرتوان و پركاريم.

قدر زندگاني را
قيمت جواني را
معني شكفتن را
ما هميشه ميدانيم.

اوج علم و دانش را
قله هاي بينش را
راه سعي و كوشش را
رهنورد و پويانيم.

درس تازه آموزيم
گنج دانش اندوزيم
در سياهي غفلت
گوهر شب افروزيم.

از تلاش و سعي ما
روز نو شود بر پا
قصه گوي فرداها
مژده بخش نوروزيم.

ما دانش آموزيم
سربلند و پيروزيم
باغ سبز فرداييم
نونهال امروزيم.

صبح ما بود تابان
قلب ما بود رخشان
بخت ما بود خندان
شادكام و بهروزيم.


محمد عليزاده بازدید : 1 شنبه 29 مهر 1391 نظرات (0)

صد تا و صد تا بيست تا

 

 


يك و دو و سه
زنگ مدرسه
چهار و پنج و شش
صبح است و ورزش
هفت و هشت و نه
دير شده بدو
تعطيلي ها تمام شد
در كلاس ها باز شد
مدرسه باغ داش
محّل سعي و كوشش
معلّم عزيزم
مي بينمت دوباره
دوستت دارم دويست تا
صدتا و صدتا بيست تا

محمد عليزاده بازدید : 4 شنبه 29 مهر 1391 نظرات (0)

مرغ عشق

 

 

 

 

من مرغ عشقم
زيبا و طناز
در حال خواندن
سرگرم آواز.

هستم سبكبال
در آسمان ها
همچون ستاره
در كهكشان ها.

هر جا كه مهر است
آنجا دل من
عمر من از دوست
مرگم ز دشمن.

شعرم شكوفان
طبعم روان است
خندد نگاهم
قلبم جوان است.

در دوستي ها
من خانه دارم
در آرزوها
كاشانه دارم.

پروازم آبي
بالم سپيد است
در قلب گرمم
عشق و اميد است.

محمد عليزاده بازدید : 16 شنبه 29 مهر 1391 نظرات (0)

بستني چوبي

 

 

 


يك بستني از
كوچه خريدم
برگشتم و به
خانه رسيدم
از كاكائوهاش
خوردم ولي زود
احساس كردم
بي حال و شل بود
ديدم كمي بعد
شد نرم و وارفت
يك دفعه كج شد
جيغم هوا رفت
سُر خورد و افتاد
بر روي پايم
از بستني ماند
چوبش برايم
اي «گرم» خيلي
لوس و بدي تو
شد بستني آب
تا آمدي تو

محمد عليزاده بازدید : 164 شنبه 29 مهر 1391 نظرات (0)

آسمان قلبم

 

 

انگار قلبم
يك آسمان است
باباي خوبم
خورشيد آن است
انگار قلبم
يك دانه ماهي است
همبازي او
جز خواهرم نيست
انگار قلبم
يك سبزه زار است
مادر برايش
مثل بهار است
انگار قلبم
يك سايه بان است
هر كس كه خوب است
در زير آن است


محمد عليزاده بازدید : 1 شنبه 29 مهر 1391 نظرات (0)

كتاب

 

 

 

كتابم و كتابم
كتاب قصه هايم
پر از نوشته هستم
بخوان نوشته هايم.

نگاه كن به جلدم
پرم ز عكس و تصوير
اگر مرا بخواني
نمي شوي ز من سير.

هزار قصه دارم
از آفتاب فردا
ز روزهاي روشن
ز صبح پاك و زيبا.

پر از حكايتم من
ز رنج و كار و زحمت
ز نيكي و ز پاكي
ز خوبي و محبت.

بيا ز من بياموز
كه با تو دوست هستم
چراغ رهنمايم
بيا بگير دستم.

بگو به خود هميشه
معلمم كتاب است
دلم از اوست روشن
برايم آفتاب است.

كتابم و كتابم
كتاب داستانم
مرا نكو نگهدار
كه خوب و خوش زبانم.

محمد عليزاده بازدید : 11 شنبه 29 مهر 1391 نظرات (0)

زنگ مدرسه

 

 

 

يك و دو و سه
زنگ مدرسه
زود باش كه دير شد
هنگام درسه.

دو و سه و چهار
همه خبردار
بايد كه باشيم
دانا و هشيار.

سه و چار و پنج
دانش بود گنج
در راه دانش
بايد كه برد رنج.

چار و پنج و شش
شد فصل كوشش
بايد بكوشيم
در راه دانش.

پنج و شش و هفت
فصل تفريح رفت
شد فصل تحصيل
هنگام كار است.

شش و هفت و هشت
تابستان گذشت
دبستان شد باز
آموزش برگشت.

هفت و هشت و نه
دير شده بدو
كتاب را باز كن
حرفش را بشنو.

هشت و نه و ده
مي رويم همره
چه روز خوبي
مدرسه به به!

محمد عليزاده بازدید : 4 شنبه 29 مهر 1391 نظرات (0)

من و ماه

 

 

 

"اي ماه آسماني
امشب شدي كماني
مي آورد به دلها
نور تو شادماني

شبها مكن فراموش
ما را ز پاسباني
روز از تمام چشمان
خود را كني تو پنهان

خواهي ترا نبيند
شب مي شوي نمايان
پنهان چگونه ماند
روي سفيد تابان

آن دور دور از ما
بي همنشين و تنها
در آسمان گرفتي
آن بالا بالاها جا
تا آنكه از بلندي
ما را كني تماشا؟

اي ماه شب پرستم
من در پي تو هستم
شبها به روي زيبات
چشمان خود نبستم
امشب كبوتري شو
بنشين به روي دستم

ا كم كمك كنم ناز
با من بخواني آواز
بازي كنيم و شادي
با هم كنيم پرواز
صبح سحر به جايت
برگردي از زمين باز

ه نه، در آسمان باش
بين ستارگان باش
آنها چو كودكان اند
مادر براي شان باش
با هر كدام از آنها
غمخوار و مهربان باش"

 

عباس یمینی شریف

 


محمد عليزاده بازدید : 2 شنبه 29 مهر 1391 نظرات (0)

يك ستاره

 

يك امام خوب
يك امام ماه
يك ستاره بود
در شب سياه
مثل او كسي
مهربان نبود
با علي كسي
هم زبان نبود
گرچه قلبش از
جنس خاك بود
مثل چشمه اي
صاف و پاك بود
مثل آينه
پاك و بي ريا
يك نشانه از
رحمت خدا
غصه هاي او
رنج من و تو
شام هر شبش
نانِ خشكِ جو
كوه صبر بود
كوه رنج و درد
با تو روزگار
اي علي چه كرد ؟


تعداد صفحات : 3

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 21
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 9
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 4
  • بازدید سال : 5
  • بازدید کلی : 555